مسئولیت مدنی قاضیمسئولیت مدنی قاضی، از اصطلاحات به کار رفته در علم حقوق بوده و به این معناست که هرگاه قاضی در نتیجه تصمیمات قضایی خود اعم از حکم یا قرار در خصوص دعوایی، به شخصی خسارتی وارد کند، مسئول جبران خسارت شناخته میشود. به موجب قانون، نوعی رابطه دینی بین زیان دیده و قاضی بوجود میآید که بر مبنای آن شخص زیان دیده، طلبکار و قاضی، بدهکار میشود و موضوعِ بدهی، جبران خسارت است و در بسیاری موارد علاوه بر این مسئولیت، قاضی مسئولیت کیفری نیز خواهد داشت و قانونگذار مجازاتهایی افزون بر این مسئولیت پیشبینی نموده است. مسئولیت مدنی قاضی تنها در موارد تقصیر یا سوء نیت و یا خطاهای سنگین که در حکم عمد هستند، قابل قبول است و نه در موارد خطا و اشتباهی که در آن عنصر عمد و سوء نیت وجود ندارد. فهرست مندرجات۲ - معنای لغوی تقصیر ۳ - معنای اصطلاحی تقصیر ۴ - تقصیر شغلی ۴.۱ - معیار ۴.۱.۱ - معیار شخصی ۴.۱.۲ - معیار مجرد یا نوعی ۴.۲ - دیدگاه قانون اساسی ۴.۲.۱ - تعریف قاضی ۴.۲.۲ - معنای حکم ۴.۲.۳ - تقصیر قاضی ۴.۲.۴ - اشتباه قاضی ۴.۲.۵ - جبران خسارت ۴.۲.۶ - اعاده حیثیت متهم ۴.۲.۷ - رسیدگی دادگاه انتظامی ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - تعریف مسئولیت مدنیمسئولیت در لغت به معنی مورد پرسش و سؤال واقع شدن است و غالباً به مفهوم تفکیک وظیفه و آنچه که انسان عهدهدار و مسئول آن باشد گفته میشود. [۱]
عمید، حسن، فرهنگ عمید، ص۹۵، تهران، جاویدان، چ ۱۱، ۱۳۵۳.
در اصطلاح مسئولیت تعهد قانونی شخص است به دفع ضرر دیگری که وی به او وارد آورده است؛ خواه این ضرر ناشی از تقصیر خود وی باشد یا از فعالیت او ایجاد شده باشد. [۲]
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۶۴۲، تهران، گنج دانش، ابن سینا، چ اول، ۱۳۴۶.
بنابراین مسئولیت مدنی عبارتست از تعهد و الزامی که شخص به جبران زیان وارد شده به دیگری دارد اعم از اینکه زیان مذکور در اثر عمل شخص مسئول و یا عمل اشخاص وابسته به او و یا ناشی از اشیاء و اموال تحت مالکیت یا تصرف او باشد. [۳]
حسینی نژاد، حسینقلی، مسئولیت مدنی، ص۱۳، تهران، جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، چ اول، ۱۳۷۰.
۲ - معنای لغوی تقصیرتقصیر در لغت واژهای عربی و مصدر باب تفعیل میباشد. جوهری در معنای آن مینویسد: التقصیر فی الامر: التوانی فیه: یعنی تقصیر در کار و امری به معنای سستی ورزیدن در آنست. [۴]
جوهری، ابونصر اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۷۹۴، بیروت، دارالعلم، بی تا.
در لغتنامه دهخدا تقصیر به معنی سستی و کوتاهی کردن در کار، سهو و غفلت، خطا، گناه، جرم و عیب، قصور و کوتاهی مقابل توفیر، بازماندن از چیزی، میباشد. [۵]
دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۳ و ۱۳، ص۶۸۷۹، تهران، موسسه انتشارات دانشگاه تهران، دوره جدید، چ ۲، ۱۳۷۷.
۳ - معنای اصطلاحی تقصیربرابر قانون مدنی ماده ۹۵۳ تقصیر اعم است از تفریط و تعدی. در ماده ۹۵۱ قانون مدنی تعدی یعنی: تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری. در ماده ۹۵۲ قانون مدنی تفریط یعنی: ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است. در تبصره ماده ۳۳۶ قانون مجازات اسلامی آمده است: تقصیر اعم از بیاحتیاطی، بیمبالاتی، عدم مهارت، عدم رعایت نظامات دولتی که اینها مصادیق تقصیرند. ۴ - تقصیر شغلیمقصود از تقصیر شغلی و حرفهای، خطائی است که صاحبان مشاغل در اجرای کاری که حرفه آنان است مرتکب میشوند، مانند خطای پزشک در معالجه یا عمل جراحی، خطای وکیل در دفاع از دعوا و خطای دادرس در صدور حکم و خطای سردفتر و مشاور حقوقی در راهنمائی کردن و خطای معمار در ساختن. [۶]
کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرارداد، ج۱، ص۱۹۸، ضمان قمری، مسئولیت مدنی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴.
خطای شغلی از نقض اصول و قواعد موضوعی و متعارف هر شغل به وجود میآید مثل اینکه حرفه را به شکل نامشروع انجام دهد. [۷]
عامر، حسین، المسئولیته العقدیه و التقصیریه، ص۲۷۳، بیروت، دارالفکر، ج۱، ۱۹۹۸م.
۴.۱ - معیارمعیار تقصیر شغلی دو مورد است: ۴.۱.۱ - معیار شخصیمطابق این روش ملاک و معیار در هر شخص وابسته به احتیاطی است که بدان عادت کرده است، پس اگر مشخص شد که او در حالت عادی میتوانست از فعل زیانبار منسوب به خود اجتناب کند و وجدانش او را بر اهمال و تفریطی که مرتکب شده است سرزنش نماید، خطاکار شناخته میشود و در غیراینصورت مقصر نیست. [۸]
مازندرانی، محمدصالح، فصلنامه تخصصی فقه و اصول، سال دوم، شماره ۷، زمستان ۸۴، ص۱۵۳.
۴.۱.۲ - معیار مجرد یا نوعیمطابق این معیار برای تعیین تقصیر باید رفتار او را با رفتار انسان معقول یا متعارفی که فرض میشود رفتاری هوشیارانه و محتاط دارد، مقایسه کنیم. این نظر مورد قبول اکثر حقوقدانان قرار گرفته است. [۹]
حسینی میلانی، سیدعلی، کتاب القضاء، ج۱، ص۱۲۲، تقریر مباحث مرحوم آیتالله گلپایگانی، قم، چاپ خیام، ۱۴۰۱ ق.
۴.۲ - دیدگاه قانون اساسیاصل ۱۷۱ قانون اساسی: «هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران میشود، و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میگردد.» نکات موجود در اصل ۱۷۱ قانون اساسی: ۴.۲.۱ - تعریف قاضیقاضی کسی است که به شغل قضا و فصل خصومت و ترافع اشتغال دارد. [۱۰]
جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۱۳۹، تهران، گنج دانش، چ ششم، ۱۳۷۲.
و لفظ قاضی شامل تمامی قضات اعم از قضات دادگاههای بدوی، تجدید نظر، دیوان عالی کشور، قضات دادگاه انقلاب، دادگاههای نظامی، دادگاه ویژه روحانیت، دادستانها، معاونان ایشان، بازپرسها، و دادیارها نیز میگردد. [۱۱]
مازندرانی، محمد صالح، فصلنامه تخصصی فقه و حقوق، سال دوم، شماره ۷، زمستان ۸۴، ص۱۳۹.
۴.۲.۲ - معنای حکممنظور از حکم در اصل ۱۷۱ قانون اساسی و ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی به معنای اصطلاحی و مقرر در آئین دادرسی نیست بلکه مقصود کلیه تصمیمات و اقداماتی است که از سوی مقامات دادگاه یا دادسرا، به اعتبار سمت قضائی آنان علیه جان، مال یا آزادی اشخاص اتخاذ و عمداً یا اشتباهاً موجب توجه خسارت مادی یا معنوی به آنان میگردد. [۱۲]
مازندرانی، محمد صالح، فصلنامه تخصصی فقه و حقوق، سال دوم، شماره ۷، زمستان ۸۴، ص۱۳۹.
۴.۲.۳ - تقصیر قاضیتقصیر قاضی عبارت است از تجاوز و تخطی عمدی از وظیفهای که قوانین و مقررات برای فرد موظف (قاضی) مقرر داشته است. قانون اساسی در خصوص تقصیر، شخص قاضی را ضامن دانسته و افراد حق دارند و میتوانند علیه قضات به دستگاه قضائی شکایت نمایند. این موضوع را میتوان مشمول قاعده کلی مذکور در اصل ۳۴ قانون اساسی دانست که مقرر میدارد: «دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید....» بنابراین خسارت دیده، برای جبران ضرر و زیان وارده به خود که ناشی از تعقیب و رسیدگی و صدور حکم میباشد، حق مراجعه به دستگاه قضائی مربوطه را دارد. [۱۳]
هاشمی، سیدمحمد، حقوق اساسی، حاکمیت ونهادهای سیاسی، تهران، ص۴۰۰، نشر میزان، چ هشتم، ج۲، ۱۳۸۳.
۴.۲.۴ - اشتباه قاضیاشتباه قاضی وقتی است که وی بدون نیت و قصد و به دلایل دیگر عملاً موجب ضرر و زیان بشود و در این صورت ضمان متوجه دستگاه قضائی است و عدم مسئولیت قاضی در صورت اشتباه امری منطقی بنظر میرسد. [۱۴]
هاشمی، سیدمحمد، حقوق اساسی، حاکمیت ونهادهای سیاسی، تهران، ص۴۰۰، نشر میزان، چ هشتم، ج۲، ۱۳۸۳.
حال این سوال مطرح است که کجا باید گفت دادرس اشتباه کرده است و در چه مورد باید او را مقصر شمرد؟ استاد کاتوزان در این مورد مینویسد: «اشتباه ناظر به قصور دادرس میشود و تقصیر به حالتی که در آن تدلیس و سوء نیت و عمد است، خواه انگیزه آن جلب منفعت باشد (مانند اخذ رشوه) یا دفع ضرر (مانند ترس) یا انتقامجوئی و مانند اینها، میباشد. اشتباه در صورتی ساده است که آلوده به امر نامشروع نشود و در اثر القاء شبهه از سوی دو طرف دعوا یا شهادت نادرست و اقرار برخلاف یا پیچیدگی و نارسائی مفهوم یا متروک مانند آن یا نقص در حافظه و قدرت اجتهاد و مانند اینها دست دهد و مانع از دستیابی قاضی به عدالت و حق شود ولی تقصر آلوده به امری نامشروع است و قاضی دانسته به راه ناصواب میرود». [۱۵]
کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرار داد، ضمان قمری، مسئولیت مدنی، ج۱، ص۲۱۸، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴.
بی مبالاتی نابخشودنی و بیاعتنائی به قوانین و حتی عرف و رسوم قضائی را نیز باید بر قلمرو تقصیر افزود. برای مثال، ممکن است قاضی رویهها و کتابهای حقوقی را نخواند یا مشورت نکند یا در قضاوت شتابزده تصمیم بگیرد، یا قانون را فدای باورها و انگیزههای اخلاقی و سیاسی مورد احترام خود سازد، یا پرونده را به درستی نخواند یا با پرخاشگری و عصبانیت مانع از بیان واقع به وسیله دو طرف یا شهود گردد یا وکیل اصحاب دعوا را نپذیرد و آنان را از حق دفاع محروم سازد اینگونه کارها را که قانون یا عرف مسلم قضائی واجب یا حرام میشمرد باید در زمره تقصیرها آورد نه اشتباه. در واقع تقسیم تقصیر به سنگین و سبک به زبان حقوقی ما به تقصیر و اشتباه تعبیر میشود خطای سبک و قابل اغماض اشتباه است و خطای سنگین تقصیر است و در حکم عمد. [۱۶]
کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرارداد، ضمان قمری، مسئولیت مدنی، ج۱، ص۱۹۸، تهران، دانشگاه تهران ۱۳۷۴.
۴.۲.۵ - جبران خسارتدر اصل ۱۷۱ قانون اساسی به جبران ضرر مادی و معنوی اشاره شده است. بدین ترتیب که ضرر مستقیم مادی و ضرر از دست دادن منفعت از موارد خسارت مادی به شمار میرود که در صورت اثبات ورود خسارت، قاضی یا دولت ضامن خواهد بود. [۱۷]
کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، ضمان قمری، مسئولیت مدنی، ص۱۴۲، تهران، دهخدا، ۱۳۶۲.
اقدامات قضائی (تعقیب، احضار، حبس، شلاق، و نظایر آن) یقیناً دارای اثرات روحی و عاطفی و وارد کننده خسارت حیثیتی و معنوی است که قابل تقویم نبوده و نمیتوان آنها را با پول ارزیابی کرد، به همین دلیل آنرا جبران ناپذیر میدانند. [۱۸]
کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، ضمان قمری، مسئولیت مدنی، ص۱۴۳، تهران، دهخدا، ۱۳۶۲.
۴.۲.۶ - اعاده حیثیت متهماعاده حیثیت متهم که ذیل اصل ۱۷۱ قانون اساسی و حکم ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی به این موضوع پرداخته است. ۴.۲.۷ - رسیدگی دادگاه انتظامیدادگاه عالی انتظامی قضات به تخلفات شغلی قضات رسیدگی کرده و رای مقتضی صادر مینماید. [۱۹]
هاشمی، سید محمد، حقوق اساسی، حاکمیت و نهادهای سیاسی، ج۲، ص۴۰۳، تهران، نشر میزان، چاپ هشتم، ۱۳۸۳.
۵ - پانویس
۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مسئولیت مدنی قاضی»، تاریخ بازیابی ۹۹/۳/۱۲. |